مهدی موعود (عج)

حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف

مهدی موعود (عج)

حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف

ابا صالح


ابا صالح دلــــم سامان نـــدارد                               مگر هجر تــو را پایـــان نـــدارد

ابا صالـــح بیـــا دردم دوا کــن                                مرا از دیدنـــت حاجــت روا کن

ابا صالح مـــرا با روسیــــاهی                                به خود راهم بده با یک نگاهی

ابا صالح فقیــــرم من فقیـــرم                               بده دستی که دامانت بگیـــرم

ابا صالح تو خوبی مـن بدم بــد                               مرا از درگهــــت ردم مکــن رد

اباصالح چه خوش زیبنده باشد                               کـه تو لعل لبت پر خنـده باشد

ابا صالح عزیـــــز آل یاسیـــــن                               بیا درجمع ما یک لحظه بنشین

گفتم غم تو دارم...

 

بَقیَة الله خَیرٌ لَکُم أن کُنتُم مؤمِنینَ (سوره هود آیه 86)


بقیة الله برای شما بهتر است اگر مومن باشید.


مَن ماتَ وَ لَم یَعرِف إمامَ زَمانِه ماتَ میتَهً جاهِلیَهً.


هر کس که بمیرد و امام زمانش را نشناخته باشد مانند مردم زمان جاهلیت (در اوج گمراهی و سرگردانی) مرده است. (رسول اکرم(صلی الله علیه و آله و سلم))

مظلومترین فرد عالم



امام زمان عج : من مظلومترین فرد عالم هستم
.
وای بر ما که زنده باشیم و حجت خدا مظلومترین فرد عالم باشد ... 
وای بر ما که در زمان امام معصوم زندگی کنیم ولی به دوازده قرن غربت و تنهایی او عادت کرده و بی تفاوت باشیم و به دنیا سرگرم باشیم ...
می گوییم اهل کوفه نیستیم علی تنها بماند. پس اهل کجا هستیم که فرزند او مهدی را تنها گذاشتیم؟...
اگر امام حسین (ع) در کربلا تنها ماند جای بسی تاسف است که امام این زمان هم با گذشت دوازده قرن هنوز 313 نفر اصحاب خاص را ندارند ....
آنگونه که امام حسین (ع) در کربلا ندای (هل مِن ناصرٍ ینصرنی؟ آیا یاری دهنده ای هست که مرا یاری دهد؟) سردادند ، امام این زمان نیز این ندا را در سراسر عالم سر می دهند. آیا یاری دهنده ای هست که مرا یاری دهد؟
چرا شما یاری دهنده و یار امام زمان نباشید؟
.
*مرحوم حجت الاسلام آقای حاج سید اسماعیل شرفی میگوید :
به عتبات مقدسه مشرف شده بودم و در حرم مطهر حضرت سید الشهداء مشغول زیارت بودم چون دعای زائرین در قسمت بالاسر حرم مطهر امام حسین (ع) مستجاب است در آنجا از خداوند خواستم مرا به محضر مبارک مولایم حضرت مهدی (ع) مشرف گرداند و دیدگانم را به جمال بی مثال آن بزرگوار روشن نماید مشغول زیارت بودم که ناگهان خورشید جهانتاب جمالش ظاهر شد گرچه در آن هنگام حضرتش را نشناختم ولی شدیدا مجذوب آن بزرگوار شدم
پس از سلام از ایشان سؤال کردم شما کیستید؟ آقا فرمودند: « من مظلومترین فرد عالم هستم ». من متوجه نشدم و با خود گفتم شاید ایشان از علماء بزرگ نجف هستند و چون مردم به ایشان گرایش پیدا نکردهاند خود را از مظلومترین فرد عالم می دانند در این هنگام ناگهان متوجه شدم که کسی در کنارم نیست اینجا بود که فهمیدم مظلومترین فرد عالم کسی جز امام زمان(ع) نیست و من نعمت حضور آن بزرگوار را از دست دادم.
* حاج محمد علی فشندی تهرانی میگوید :
در مسجد جمکران قم اعمال را بجا آورده و با همسرم می آمدم دیدم آقای نورانی داخل صحن شده و قصد دارند به طرف مسجد بروند گفتم این سید در این هوای گرم تابستان از راه رسیده تشنه است، ظرف آبی به دست او دادم تا بنوشد پس از آنکه ظرف آب را پس داد گفتم: آقا شما دعا کنید فرج امام زمان (عج) را از خدا بخواهید تا امر فرج نزدیک گردد
فرمودند «شیعیان ما به اندازه آب خوردنی ما را نمیخواهند اگر بخواهند دعا میکنند و فرج ما میرسد » این را فرمودند تا نگاه کردم آقا را ندیدم فهمیدم وجود مقدس امام زمان(عج) را زیارت کردم و حضرتش امر به دعا نموده است.

دارد زمان آمدنت دیر می شود

دارد زمان آمدنت دیر می شود
دارد جوان منتظرت پیرمی شود


«آغاز کلام»

ای حجت یزدان وای امیر دوران!
ای موعود انبیا و ای منجی انسان ها!
ای ذخیره ی خدا در زمین!
ای مهربان ترین...

ای کاش اهل عالم می دانستند که با آمدنت،چه سعادتی به آن ها روی خواهد آورد که نه چشمی آن را دیده و نه گوشی آن را شنیده است .
ای کاش مسیحیان جهان می دانستند که مسیح (ع) خود دلداده ی توست و برای ظهورت لحظه شماری می کند تا از آسمان فرود آید؛در نماز به تو اقتدا نماید وپیروان خویش را به تبعیت از تو فراخواند که اگر عیسی (ع)بنا به ضرورت وبرای اتمام حجت،مرده ای را زنده می کرد ؛تو ای مقتدای مسیح (ع)،زمین وزمان ،انسان وجهان واسلام وقرآن را زنده خواهی کرد.
«السلام الیک یا امام المسیح»
ای کاش کلیمیان جهان می دانستند که نه تنها ید بیضا،عصا وسنگ موسی (ع)،الواح تورات وانگشتر سلیمان که تمام مواریث انبیا درنزد توست و
همان خضر (ع)که حضرت موسی (ع)مصاحبت با وی را تاب نیاورد واین گونه مخاطب وی قرار گرفت که:
«هذافراق بینی وبینک »
«ما لم تستطع علیه صبرا»
چرا که:
در مقابل تو دست ادب بر سینه  می نهد،به خدمتگزاری وهمنشینی ات افتخار می کند و لحظه ای فراق و دوری ات را بر نمی تابد .
موسی (ع)منجی بنی اسرائیل بود ،تو منجی عالم و بشریتی .موسی (ع) با یک فرعون در افتاد،تو همه ی طاغوت های عالم وهزاران فرعون را به جای خویش نشانده و فرعونیت را ریشه کن خواهی کرد .
ای کاش پیروان زرتشت،این معنا را در می یافتندکه«پندار نیک،گفتار نیک وکردار نیک»تنها و تنها دردوران طلایی ظهور توست که مجال بروز خواهد یافت.
تو را«یوسف زهرا»صدا می زنند وبه یوسف تشبیه می کنند؛اگر چه :
بالای تخت یوسف کنعان نوشته اند
هریوسفی که یوسف زهرا نمی شود
هر گاه تو را با این لقب یاد می کنند ناخودآگاه آیه ای از قرآن کریم برایم تداعی می شود.آن گاه که برادان خطا کار یوسف به محضر او شرفیاب شدند،یوسف (ع)آن ها را با این بیان مخاطب قرار داد که :
«هل علمتم ما فعلتم بیوسف و أخیه»
هیچ می دانید با یوسف و برادرش چه کردید؟بلا فاصله بانویی قد خمیده در برابرم مجسم می شود که مرا و یکایک شیعیان و مردم جهان را مورد خطاب و عتاب قرار می دهد که« هل علمتم ما فعلتم بیوسف»؟هیچ می دانید با یوسف من چه کردید ؟هیچ می دانید در این سال که از شروع غیبتش می گذرد بر مهدی من چه گذشته است؟از اشک های غریبانه اش باخبرید؟!از غصه ها و قلب پر از خونش چه می دانید ؟برای خلاصی او از زندان غیبتش چه کردید ؟ چرا برای رهایی او از غربت و غیبت و مظلومیت دعا نمی کنید ؟بدانید،
حضرت زهرا فرمودند:
دلی شکسته تر از من در آن زمانه نبود
در این زمانه دل فرزند من مهدی شکسته تر است

ای کاش مسلمانان جهان ،این کلام الهی را در کتاب آسمانی خویش باور می کردند که :
«بقیةالله خیر لکم ان کنتم مؤمنین»
ای کاش صد ها میلیون مسلمانی که هر روز و بار ها در نماز روزانه ی خویش«اهدنا الصراط المستقیم »می گویند ؛از پیامبر مهربان خویش در حجة الوداع می شنیدند و می پذیرفتند که در این عصر و زمانه ،تنها راه رهایی ویگانه راه رستگاری یعنی صراط مستقیم ،تو هستی.
تو فصل مشترک میان تمامادیان ومکاتبی ؛اما افسوس که حتی در میان شیعیان ،هنوز زبان مشترک وعزم راسخی برای دم زدن از تو دیده نمی شود.
ای کاش لحظاتی با خویشتن خلوت می کردیم واز خود می پرسیدیم:آیا به راستی خداوند حکیم،این ولی معصوم ومظلوم خویش را برای این آفریده است که قرن های متمادی در پس پرده ی غیبت بماند وبشر هم در ظلمت وبد بختی دست وپا بزند ؟
ای کاش لااقل شیعیانت ذره ای از غربت ومظلومیت تو را درک می کردند و با رفتار و گفتار خویش ،نمک بر زخم های دلت نمی پاشیدند.
کاش به دنبال پاسخی برای این سوال می گشتیم که آیا غیبت ولی خدا،سرنوشت محتوم وتغییرنا پذیر الهی است ویا این ما هستیم که تا کنون اورا نخواسته ایم وظهورش را طالب نبوده ایم؟
کاش متوجه می شدیم که فرمول ظهور،سخت وپیچیده نیست واین آگاهی،بیداری،درخواست ودعای ماست که ظهور را پیش از موعد مقرر رقم خواهد زد وغفلت وخواب آلودگی ما از جمله علل اساسی در تأخیر ظهور حجت خداست.
ای کاش می دانستیم در دعا برای ظهورت چه اسراری نهفته است وچه برکات وآثاری بر آن مترتب است؟
اگر پیام هایت را جدی گرفته بودیم ،اگر از این غفلتی که ریشه در دروازه قرن دوران غیبت دارد فاصله می گرفتیم،اگر همه با هم یک دل ویک پارچه از درگاه حضرت حق،ظهور نورانی ات را خواستار می شدیم،اگر آماده پذیرش وتحمل شما واطاعت از اوامرت می شدیم چه بسا هم اکنون ظهور صورت گرفته بود !
اول مظلوم عالم شکایت خویش از مردم روزگارش را به نخلستان می برد ودرد دل با چاه می گفت.ای کاش می دانستم در کدام نخلستان سر بر کدامین چاه غربت،از بی وفایی وغفلت ما شکوه می کنی!نمی دانم چه شکوهی در ظهورت نهفته است وتو چه عظمتی داری که امیر مؤمنان (ع)،آن عدل مجسم آرزوی برپایی دولت تو وشوق دیدن حکومت را بر دل دارد؟
ویا شوقاه الی رؤیتهم فی حال ظهور دولتهم.
«وه!چه قدر مشتاقم که آن ها را در زمان تشکیل دولتشان بینم!»

تو که هستی که سیدة النساء(ع) در میان دود وآتش تو را صدا می زند و با خون سینه اش نام را بر دیوار خانه ی وحی می نگارد و«ولدی مهدی» می گوید؟
ای کاش عزاداران،سینه زنان وگریه کنان بر سالار شهیدان می دانستندکه هم اینک حضرت ابا عبدالله الحسین(ع)تعزیه دار غربت وسوگوارمظلومیت توست تا آن جا که می فرماید:
«مهدی ما در عصر خودش مظلوم است.»

تا تاکیدی باشد براین فرمایش شما برآن منتظر عاشق که :«من مظلوم ترین فرد عالم هستم.»

منبع متن:.www.emameasr.org

رئیس مذهب جعفری

 ایام شهادت امام جعفر صادق (ع) رو خدمت حضرت مهدی موعود (عج) و شما عزیزان تسلیت عرض میکنم


رئیس مذهب جعفری ( شیعه ) در روز ۱۷ ربیع الاول سال ۸۳هجری چشم به جهان گشود .

پدرش امام محمد باقر ( ع )و مادرش “ام فروه ” دختر قاسم بن محمد بن ابی  بکر می باشد. کنیه آن حضرت : “ابو عبدالله ” و لقبش “صادق ” است .
حضرت صادق تا سن ۱۲سالگی معاصر جد گرامیش حضرت سجاد بود و مسلما تربیت اولیه او تحت نظر آن بزرگوار صورت گرفته و امام ( ع ) از خرمن دانش جدش خوشه چینی کرده است . پس از رحلت امام چهارم مدت ۱۹سال نیز در خدمت پدر بزرگوارش امام محمد باقر ( ع ) زندگی  کرد و با این ترتیب ۳۱سال از دوران عمر خود را در خدمت جد و پدر بزرگوار خود که هر یک از آنان در زمان خویش حجت خدا بودند ، و از مبدأ فیض کسب نور می نمودند گذرانید . بنابراین صرف نظر از جنبه الهی و افاضات رحمانی که هر امامی آن را دار می باشد ، بهره مندی  از محضر پدر و جد بزرگوارش موجب شد که آن حضرت با استعداد ذاتی و شم علمی  و ذکاوت بسیار ، به حد کمال علم و ادب رسید و در عصر خود بزرگترین قهرمان علم و دانش گردید .

پس از درگذشت پدر بزرگوارش ۳۴سال نیز دوره امامت او بود که در این مدت “مکتب جعفری ” را پایه ریزی فرمود و موجب بازسازی و زنده نگهداشتن شریعت محمدی ( ص ) گردید . زندگی پر بار امام جعفر صادق ( ع ) مصادف بود با خلافت پنج نفر از بنی  امیه ( هشام بن عبدالملک - ولید بن یزید - یزید بن ولید - ابراهیم بن ولید - مروان حمار ) که هر یک به نحوی موجب تألم و تأثر و کدورت روح بلند امام معصوم ( ع ) را فراهم می کرده اند ، و دو نفر از خلفای عباسی ( سفاح و منصور ) نیز در زمان امام ( ع ) مسند خلافت را تصاحب کردند و نشان دادند که در بیداد و ستم بر امویان پیشی گرفته اند ، چنانکه امام صادق ( ع ) در ۱۰سال آخر عمر شریفش در ناامنی و ناراحتی بیشتری بسر می برد .

وصایای امام صادق علیه السلام، هنگام شهادت

امام در لحظه مرگ وصایایی چندی می‌نماید که برخی در امر امامت، برخی در زمینه مسائل خانوادگی و بخشی در مورد عامه است.

- به فرزندان خود فرمود: فَلا تَمُوتُنَّ اِلاُّ وَ اَنتُم مُسلِموُن؛ بکوشید که جز مسلمان نمی‌رید .
- به کسان و خویشان فرمود: اِنَّ شَفاعَتَنَا لاتَنالُ مَستَخِفّاَ بِالصَّلاةِ؛ شفاعت ما به کسی که نماز را کوچک بشمارد نمی‌رسد .
- به خانواده خود وصیت فرمود که پس از مرگش تا چند سال در موسم حج در منا برای ایشان مراسم عزاداری بر پا کنند.
- دستور دادند برای خویشان و کسان هدیه‌ای بفرستند، حتی هفتاد دینار برای حسن افطس از خویشان ایشان. حسن افطس همان کسی است که با خنجر به امام حمله کرده بود و می‌فرمود می‌خواهد آیه قرآن را در مورد صله رحم اجرا کند.

و بالاخره بخشی از وصیت راجع به مردم بود که روؤس آن دعوت به وقار و آرامش، حفظ زبان، پرهیز از دروغ و تهمت و دشمنی، دوری از تجاوزکار، پرهیز از حسادت و ترک معاصی و … بود.
- درباره امام پس از خود، امام کاظم علیه السلام را برای چندمین بار منصوب کرد که ایشان در آن هنگام بر اساس سندی بیست سال داشتند.
- بخشی از سفارش‌های ایشان درباره غسل و کفن و قبر خود بود که احکام اسلامی در این زمینه وجود دارد.
- و بالاخره بخشی از وصیت راجع به مردم بود که روؤس آن دعوت به وقار و آرامش، حفظ زبان، پرهیز از دروغ و تهمت و دشمنی، دوری از تجاوزکار، پرهیز از حسادت و ترک معاصی و … بود.  

  

لحظه مرگ
امام صادق علیه السلام در آخرین لحظات حیات که مرگ را نزدیک دیدند، دستور دادند که تمام خانواده و خویشان نزدیکش بر سر بالینش جمع گردند و پس از آن که همه آنان در کنار امام حاضر شدند، چشم بگشود و به صورت یکایک آنها نظر افکند و فرمود: «انّ شِفاعتنا لاتنال مستخفاٌ بالصلوة.»

این وصیت امام، دلیل آن است که در آئین اسلام، نماز جایگاهی مهم دارد، طوری که امام در آخرین لحظه‌های زندگی از میان هزاران مسئله فقط نماز را سفارش می‌کند و این نیست جز برای این که امام صادق علیه السلام هادی امت و پاسدار دین است و نماز از این دیدگاه از اهمیت فراوانی برخوردار می‌باشد.

ای سالمه! خداوند بهشت را بیافرید و بوی آن را بسیار خوش و مطبوع گردانید که از فاصله‌ای به مسافت دو هزار ساله به مشام می‌رسد، لیکن عاق و کسی که قطع رحم کرده بوی آن را احساس نمی‌کند و درنمی‌یابد.
به نظر من راز این که امام خویشاوندان نزدیکش را به نماز سفارش می‌کنند، آن است که مردم از آنان انتظار ارشاد و راهنمائی دارند، پس تبلیغ و توصیه این فریضه از زبان آنان مؤثرتر است. نکته دوم آن که نزدیکان امام و منسویان عترت نپندارند که به علت قرابت و داشتن نسبت با پیامبر از شفاعت او و اوصیای گرامی‌اش بهره‌مند خواهند بود، اگرچه در عمل به برخی از احکام سهل انگار باشند.

امام صادق علیه السلام بدین وسیله خواستند بیان کنند که خویشاوندی با پیامبر صلی الله علیه و آله اگر توأم با انجام فرائض و تکالیف دینی نباشد، سودی به آنان نخواهد داشت، بلکه این نسبت مسؤولیت ایشان را سنگین‌تر خواهد ساخت.ام‌حمیده مادر امام موسی کاظم و همسر امام صادق علیهماالسلام از این حال امام در شگفت بوده که چگونه امام به هنگام وفات نیز از این فریضه بزرگ غفلت نداشته است و هرگاه این حال امام را به یاد می‌آورده می‌گریسته است.از کارهای عجیب امام در ساعت رحلتش آن که دستور دادند برای تمام خویشاوندان نزدیکش صله و تحفه‌ای فرستاده شود و حتی برای حسن افطس مبلغ هفتاد دینار فرستاد.

سالمه کنیز و خدمتکار آن حضرت پرسید: «چگونه به مردی که با دشنه و خنجر به شما حمله آورده و قصد قتل شما را داشته است، چنین مبلغی را عطا می‌فرمائید؟»

امام در پاسخ فرمود: «می‌خواهی مشمول این آیه قرآن نباشم که فرمود: «وَالَّذینَ یَصِلُونَ ما اَمُرَاللهُ بِهِ یُوصَلَ وَ یَخَشونَ رَبَّهُم وَ یَخافُونَ سُوءِ الحِسابِ»؛ و آنان که فرمان خدا را در مورد صله رحم و دلجوئی از خویشاوندان اجرا می‌کنند و از خدایشان می‌ترسند و از محاسبه بدفرجام بیمناکند.

ای سالمه! خداوند بهشت را بیافرید و بوی آن را بسیار خوش و مطبوع گردانید که از فاصله‌ای به مسافت دو هزار ساله به مشام می‌رسد، لیکن عاق و کسی که قطع رحم کرده بوی آن را احساس نمی‌کند و درنمی‌یابد.

این وصیت امام نیز بیانگر اهمیت صله رحم است و رفتار خود امام هم اینگونه بوده که با ارحامش پیوند داشته و حتی با آنان که با او بریده و به قصد کشتنش به طرف او حمله کرده بودند به طریق نیکو رفتار کرد و مبلغی صله فرستاد، و به راستی که این، خلق و خوی انبیاء و اولیاء است. (۲)

پی‌نوشت‌ها:
۱- به نقل از کتاب صفحاتی از زندگانی امام صادق علیه السلام.

۲- به نقل از کتاب احیاگر تشیع.

منبع:emameasr.org