نشناختن راستین امام(ع)یکی از جهات غربت امام(ع)، از ناحیة شیعیان و دوستان را میتوان عدم شناخت راستین شیعیان از حقیقت باطنی و ولایت الهی ایشان دانست.
متأسفانه باید اعتراف نمود شناخت شیعیان از آن حضرت، غالباً در حدّ یک شناخت تاریخی و شناسنامهای و آن هم به صورت ناقصِ آن که البته این جنبة شناخت از امام(ع) را میتوان وجه مشترک شناخت دشمنان امام(ع) با دوستان ایشان داشت، و چه بسا شناخت دشمنان امام(ع) بسیار کاملتر از شناخت دوستان ایشان از جنبة تاریخی و شناسنامهای ایشان باشد. معروف است که در سازمانهای امنیتی غربی پروندهای از امام زمان(ع) وجود دارد که همة اطلاعات تاریخی و شناسنامهای آن حضرت را شامل میشود و تنها عکس آن حضرت ضمیمة پرونده نیست. اصل این داستان، اگر هم ساختگی باشد؛ چیزی از اصل این ادعا که اطلاعات دشمنان اسلام از امام زمان(ع) در خیلی از جهات کاملتر از اطلاعات ناقص بعضی از دوستان و شیعیان آن حضرت(ع) است، کم نمیکند. ممکن است برخی بپرسند چه حجتی برای این سخن خود دارید؟ در پاسخ خواهیم گفت که هر شیعة آشنا به تاریخ اسلام به خوبی میداند که حاکمان و خلفای جور اموی و عباسی نیز امامان عصر خویش را میشناختند، اما این شناخت، موجبات نجات آنها را فراهم نکرد، بلکه بر اساس روایت مشهور نبی(ص) که اهل سنت و شیعه آن را نقل کردهاند:
من مات و لم یعرف إمام زمانه مات میتةً جاهلیّة؛3
کسی که بمیرد و امام زمان خویش را نشناسد، به مرگ جاهلیّت مرده است4
بنابراین، همة این جنایتکاران به مرگ جاهلی مردهاند. جالب است بدانیم منظور از جاهلیّت در این روایت، کفر و ضلالت قبل از اسلام است. بنابراین مطابق این حدیث، اگر مسلمانی، یعنی کسی که توحید و نبوّت و قرآن و قیامت و دیگر مبانی دین را پذیرفته و به واجبات دین، اهتمام نموده است بمیرد، ولی در آن حال، امام معصوم زمان خویش را نشناخته باشد، او نامسلمان مرده است و دین او همان کفر و ضلالتِ مشرکان قبل از اسلام تلقی خواهد شد و از اسلام، توحید، نبوّت، تقوی و عبادت خود نفعی نخواهد برد. لفظ جاهلیّت در این نقل از حدیث توصیف روشنتری یافته است. راوی میگوید از امام صادق(ع) پرسیدم: آیا رسول خدا(ص) فرمودهاند:
من مات و لا یعرف إمامه مات میتةً جاهلیّةً؟
فرمودند: آری. عرض کردم: این جاهلیّت به معنی جاهلیّت ایام نادانی قبل از اسلام است یا منظور، جاهلیّتِ عدم آشنایی با امام میباشد؟ به تعبیر صریحتر، یعنی آیا جاهلیّت چنین کسی در همة زمینهها، و مطلق بوده و یا در محدودة خاص امامت است و به دیگر محدودههای دین لطمه نمیزند؟
امام صادق (ع) فرمودند:
جاهلیّة کفرٍ و نفاقٍ و ضلالٍ.4
جاهلیّت او از سنخ جاهلیّت کفار، منافقان و گمراهان است.
یعنی جاهلیت چنین کسی، مطلق است و لذا گمراهی از امامت، مساوی با گمراهی در تمامی مبانی دین خواهد بود.
علامة امینی(ره) صاحب کتاب گرانسنگ الغدیر میفرمودند: «در سفری به سوریه، دانشمندان آن دیار، به ملاقات من آمدند. در مجلسی از بزرگان اهل سنّت آن منطقه، یکی از آنان به من رو کرد و گفت: آیا در اسلام جز ولایت و امامت، اصلی دیگر وجود ندارد که تو فقط دربارة ولایت و غدیر و مفاهیم مربوطه مینویسی؟ آیا اسلام، توحید ندارد، معاد ندارد، نبوّت، قرآن، اخلاق و احکام ندارد؟ من هر چه فکر کردم که به این فرد سنّی در مجمعی از اهل سنّت چه جوابی بدهم که دندانشکن باشد، چیزی به ذهنم نیامد. قلباً به حضرت امیرالمؤمنین(ع) متوسّل شدم که من در این جمع، زبان شما اهلبیت هستم، مرا یاری دهید تا بتوانم از منطق شما دفاع کنم. به عنایت مولا به ذهنم رسید که به این حدیث شریف استناد کنم. لذا روایت: «من مات و لم یعرف إمام زمانه مات میتّةً جاهلیه را خواندم» مدارک آن را بیان کرده، معنای آن را توضیح دادم و گفتم: این کار که فقط از ولایت میگویم و مینویسم، سلیقة من نیست، بلکه فرمایش رسول خدا(ص) در این حدیث است که کسی که ولایت ندارد، از توحید، نبوت، معاد، قرآن و احکام بهرهای نمیبرد. آنها در مقابل این استدلال من ساکت شدند».5
فردی از امام صادق(ع) پرسید: آیا کسی که به ائمّة قبل، معرفت داشته باشد و فقط امام زمان خویش را نشناسد، مؤمن است؟ فرمودند: خیر!6
و باز از امام صادق(ع) نقل شده که فرمود:
کسی که به امامت پدران من اقرار نموده، امامت فرزندان معصوم مرا نیز بپذیرد، ولی مهدی را که از فرزندان من خواهد بود انکار کند، مانند کسی است که نبوت جمیع انبیا را پذیرفته، نبوت پیامبر اکرم (ص) را انکار نماید.7
رسولاکرم(ص) نیز فرمودند:
کسی که در ایام غیبت مهدی از فرزندان من، او را انکار نماید و بمیرد، به مرگ جاهلیت از دنیا رفته است. 8
این در حالی است که سفارش خدای سبحان به مؤمنان این است که مسلمان بمیرید. لذا در آیة 102 سورة مبارکة آل عمران میفرماید:
یا أیّها الّذین ءآمنوا اتّقوالله حقّ تقاته، و لا تموتنّ إلّا و أنتم مسلمون.
ای کسانی که ایمان آوردهاید، از خدا آن گونه که حقّ پروا کردن از اوست پروا کنید؛ و زینهار جز مسلمان نمیرید.
در آیة 132 سورة مبارکه بقره نیز میفرماید:
و وصّی بها إبراهیم بنیه و یعقوب یا بنیّ إنّ الله اصطفی لکم الدّین فلا تموتنّ إلاّ و أنتم مسلمون.
ابراهیم و یعقوب، فرزندانشان را به آئین الهی سفارش کردند و گفتند فرزندان من، خدا دین اسلام را برای شما برگزید، پس تلاش کنید مسلمان بمیرید.
از آنجا که مرگ، عصارة زندگی است و هرکس آنگونه میمیرد که زندگی کرده است، لذا اگر مرگ کسی جاهلی باشد، معلوم میشود زندگی او نیز جاهلانه بوده است. چون ممکن نیست کسی زندگی عاقلانه داشته باشد، ولی به مرگ جاهلیّت بمیرد. بنابراین اگر کسی امام زمانش را نشناسد، نه تنها مرگش جاهلی خواهد بود، بلکه حیات او نیز، حیاتی جاهلانه خواهد است. اگر کسی امام زمانش را درست بشناسد، خواهد فهمید تمام کارها در دست او که مظهر « هو قائمٌ علی کلّ نفسٍ بما کسبت؛ کسی که بر هر شخصی بدانچه کرده است، مراقب است»9میباشد. در نتیجه از زندگی و حیات جاهلی رهیده، به حیات معقول رسیده و منتظر واقعی آن حضرت میگردد.
البته همانطور که اشاره شد، منظور از شناخت امام زمان(ع)، تنها شناخت شناسنامهای و تاریخی آن حضرت نیست که انسان بداند نامش چیست، فرزند کیست، در چه عصری زندگی میکرده و ... بلکه مراد از شناخت امامت، اعتقاد به ولایت و معرفت به شخصیت امام است و افزون بر اعتقاد و معرفت، اطاعت نیز لازم است.10 در غیر این صورت، همانطور که اشاره شد، همة طاغوتهای جنایتکاری که امامان معصوم(ع) را مظلومانه به شهادت رساندند، بیش از هر کس دیگری امامان عصر خویش را میشناختند.
طبق آیات قرآن کریم و روایات اسلامی، شناخت حقیقی امام زمان(عج) شرط قبولی ایمان، تهذیب اعمال و ضامن برخورداری از هدایت الهی و حیات معقول هر انسان مسلمان و مؤمن است. لذا یکی از وظایف شیعیان و عاشقان منتظر در عصر غیبت، خواندن دعاهایی است که از طریق اهل بیت و ناحیة مقدّسة آن حضرت وارد شده است. از جمله دعایی که امام صادق(ع) آنرا به زراره تعلیم نمودند. زراره میگوید:
«شنیدم حضرت امام صادق(ع) میفرمود: بر آن جوان پیش از قیامش غیبتی خواهد بود. گفتم: چرا؟ فرمود: میترسد ـ و به شکمش اشاره کرد (کنایه از کشته شدن) ـ پس امام فرمود: ای زراره! اوست منتظر و اوست که در ولادتش شک میکنند، بعضی میگویند پدرش بدون بازمانده از دنیا رفت، بعضی از آنها میگویند در حالی که در شکم مادر بود، پدرش فوت کرد و بعضی میگویند دو سال پیش از فوت پدرش متولد شد و اوست منتظر، مگر اینکه خداوند دوست دارد که شیعه را امتحان کند. پس در آن هنگام است که تشکیک و توهّم اهل باطل آغاز میشود. ای زراره! اگر آن زمان را درک کردی، این دعا را بخوان:
اللهّم عرّفنی نفسک فإنّک إن لم تعرّفنی نفسک لم أعرف نبیک، اللهّمّ عرّفنی رسولک فإنّک ان لم تعرفنی رسولک لم أعرف حجتّک، اللّهمّ عرّفنی حجّتک فأنّک إن لم تعرّفنی حجتّک ظللت عن دینی.11
بارخدایا! تو مرا به خود بشناسان، که اگر خودت را به من نشناسانی، پیغمبرت را نخواهم شناخت. بار خدایا! تو رسولت را به من بشناسان، که اگر رسول خود را به من نشناسانی، حجّتت را نخواهم شناخت، پروردگارا! حجّت خودت را به من بشناسان که اگر حجّتت را به من نشناسانی، از دین خود گمراه خواهم شد.11
مضمون این دعای شریف به خوبی نشان میدهد که، اولاً معرفت امام(ع) درطول معرفت پیامبر(ص) و معرفت خدای متعال است نه در عرض آن، لذا معرفت شایسته امام(ع) بدون معرفت و درک درست از خداوند و پیامبر (ص) قابل حصول نخواهد بود.
ثانیاً، اگر کسی حجت زمان خود را نشناسد، از دین خود گمراه خواهد شد، و جاهلیّت او، جاهلیّت کامل یعنی جاهلیّت قبل از ظهور اسلام خواهد بود هر چند این شخص به توحید و معاد ایمان داشته باشد. لذا ایمان به توحید و نبوت این شخص، زمانی وی را از جاهلیت خارج خواهد ساخت که مقدمة ایمان به امام زمان خودش واقع گردد.